روزنامه نیویورکتایمز در یادداشتی به قلم فیونا هیل مامور سابق سازمان سیا که این روزها به عنوان کارشناس انستیتوی بروکینگز فعالیت میکند، نوشته که با توجه به روند رخدادهای سالهای اخیر از همان ابتدا هم مشخص بود که ولادیمیر پوتین نقشههایی برای اروپا دارد. این مامور سابق سیا در امور روسیه در ادامه مدعی شده که هدف پوتین در اوکراین کشورگشایی یا اضافه کردن این کشور به خاک روسیه نیست، بلکه به دنبال انتقام از آمریکاست. یعنی همانطور که آمریکا در آغازین سالهای دهه ۱۹۹۰ اتحاد جماهیر شوروی را عملا از اروپا بیرون کرد، روسیه پوتین حالا به دنبال بیرون کردن ایالات متحده آمریکا از اروپاست. فیونا هیل در ادامه نوشته که پوتین برای رسیدن به هدفش روی شکافهای جامعه آمریکا که در زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ تشدید شدند، حساب باز کرده است.
به گزارش رسانه رانیا، یادداشت نیویورکپست با این جمله آغاز میشود- که؛
میدانستیم این اتفاق بالاخره رخ خواهد داد…
نویسنده در ادامه به صحبتهای سال ۲۰۰۸ ولادیمیر پوتین خطاب به جورج دبلیو بوش اشاره میکند- که گفته بود «اوکراین یک کشور مستقل نیست؛ بخشی از قلمرو آن در اروپای شرقی است و بخش بیشتری نیز در اختیار ما قرار گرفته»؛ و مینویسد که «این سخنان شوم نشانی از اهداف طولانیمدت ولادیمیر پوتین برای تسخیر اوکراین بودند».
فیونا هیل با اشاره به اینکه «پوتین در آن زمان آن حرفها را به خاطر عصبانیت از پیوستن قریبالوقوع اوکراین و گرجستان به ائتلاف ناتو بیان کرده بود»؛ ادامه میدهد که «من در آن زمان به عنوان مامور حوزه روسیه به بوش هشدار دادم که پوتین نزدیکی اوکراین و گرجستان به ناتو را اقدامی تحریکآمیز میبیند- و برای اجتناب از این مساله احتمالا دست به اقدام نظامی پیشگیرانه خواهد زد. در نهایت، اما به این هشدارها توجهی نشد».
در ادامه میخوانیم:
چهار ماه بعد روسیه به گرجستان حمله کرد. اوکراین البته پیام روسیه را گرفت و تا چند سال حرفی از عضویت در ناتو نزد. با این حال همین که این کشور برای نزدیکتر شدن به غرب خواستار شراکت با اتحادیه اروپا شد، مسکو دوباره عکسالعمل نشان داد و یک بار دیگر پرونده انضمام شبهجزیره کریمه به خاک روسیه و حمایت از شورشیان جداییطلب اوکراینی را در دستور کار قرار داد. این رفتارها با مشاهده سکوت غرب با جسارت بیشتری دنبال شد.
این بار اما هدف پوتین از تهدید اوکراین چیز دیگری است. او تنها به فکر جلوگیری از پیوستن اوکراین به ناتو نیست، بلکه چیز بزرگتر و بیشتری را از قبل رفتارهای تهاجمیاش دنبال میکند و این چیز بزرگتر چیزی نیست مگر بیرون کردن ایالات متحده آمریکا از اروپا. یا به عبارت بهتر «خداحافظ آمریکا»!!!
اما دلیل این کینه عمیق چیست؟
به باور نویسنده پوتین به دنبال انتقام از رخدادهای دهه ۱۹۹۰ است. انتقام آن سالهایی که آمریکا و ناتو نیروهای نظامی روسیه را مجبور به خروج از پایگاههایی که در اروپای شرقی، آلمان و کشورهای حوزه بالتیک داشتند، کردند. حالا پوتین به دنبال این است که آمریکا هم این ناامیدی و رنج را تجربه کند. به خصوص که پوتین و روسیه، آمریکا را بعد از دوره ریاست جمهوری ترامپ و خروج از افغانستان، ضعیفتر از همیشه میبینند و امیدوارند که آمریکا را وادار کنند نیروها و موشکهایش را از اروپا خارج کند.
نویسنده نیویورکتایمز میگوید که روسیه برای رسیدن به این هدف از اوکراین به عنوان یک اهرم فشار علیه آمریکا استفاده میکند. رفتاری که میتوان آن را در ادامه بازیهای تاکتیکی بیپایان پوتین در ماههای اخیر دانست که آمریکا را در حالت تدافعی قرار داده و دست بالا را به روسیه دادهاند- که حالا چند گام هم فراتر گذاشته و نه تنها خواهان دریافت ضمانت آهنین در جهت نپذیرفتن اوکراین و دیگر جمهوریهای شوروی سابق در ناتو شده، بلکه خواهان خارج کردن نیروها و تسلیحات، از جمله موشکهای هستهای آمریکا از منطقه نیز هست. هدفی که روسیه برای رسیدن به آن حتی اروپا را به جنگ هم تهدید کرده- و گفته که به صلح به هر قیمتی در اروپا نیاز ندارد!
نویسنده در ادامه با اشاره به تندتر شدن لحن اظهارات مقامات روسیه در پاسخ به درخواست آمریکا و غرب برای مذاکره نوشته:
کرملین نه تنها مشروعیت آمریکا در اروپا را به چالش کشیده، که حتی درباره پایگاههای آمریکا در ژاپن و نیز حضور این کشور در آسیا و اقیانوسیه هم ادعاها و تردیدهایی را مطرح کرده است. حتی به باور بسیاری خطر ارسال موشکهای مافوق صوت به کوبا و ونزوئلا و تجدید بحران کارائیب- که به دهه ۱۹۶۰ برمیگردد- نیز از سوی روسها هنوز منتفی نشده است.
بازی استراتژیک پوتین او را در آستانه پیروزی در جنگ تاکتیکی قرار داده است. او در واقع میداند با آمریکا چه کند و بنابراین با موضعگیریها و تهدیدهایش توجه سازمانهای امنیتی اروپا را متوجه خود کرده است. پوتین در عین حال برخلاف بایدن در داخل کشور نگرانی چندانی درباره انتخابات میاندورهای یا برخوردهای حزبی ندارد. او همچنین با سرکوب اپوزیسیون روسیه و ساکت کردن مطبوعات توانسته زمان و مکان را در اختیار بگیرد. این یعنی ایالات متحده آمریکا برای مبارزه و مقابله با او به سالهای زیادی نیاز دارد. این در حالی است که سیاستهای پوتین باعث درگیری آمریکا در یک بازی تاکتیکی تمامنشدنی شده- که فرجام این امر میتواند به بهرهبرداری روسیه از ضعفها و شکستهای ناتو و اتحادیه اروپا و در نهایت تسخیر بخشهای زیادی از اوکراین منجر شود.
نویسنده که سابقه زیادی در فعالیتهای امنیتی دارد، راه حل را در اقدام تهاجمی آمریکا میداند: آمریکا برای خروج از این بحران باید دست به اقدام بزند، نه واکنش. این امر میتواند مسکو را به شرایط غرب متعهد کند. این تنها در صورتی رخ خواهد داد که روسیه- و شخص پوتین- متوجه شود دنیا در بحران اوکراین جلوی اقدامات روسیه مقاومت خواهد کرد و روابط سیاسی و اقتصادی روسیه در صورت تصمیم پوتین مبنی بر حمله به اوکراین، بسیار بسیار بیشتر از اروپا در معرض خطر قرار خواهد گرفت.