روزنامه تلگراف در گزارشی نوشت: بحران مهاجران که از طریق مدیترانه وارد اروپا میشوند، میتواند اتحادیه اروپا را به آستانه فروپاشی برساند.
به نقل از روزنامه تلگراف؛ برنامههای کمیسیون اروپا برای مدیریت درخواستهای پناهندگی در سرتاسر اروپا- درست زمانی که طرح کایر استارمر امیدواریهایی به حل آنها ایجاد کرده- به هم خورده است.
حفره بسیار بزرگی در طرح کایر استارمر برای انجام معامله با اتحادیه اروپا بر سر مهاجران وجود دارد- که پیشنهاد کرده در صورتی که فرانسه و سایر کشورها بپذیرند افرادی را که به طور غیرقانونی با قایقهای کوچک وارد بریتانیا شدهاند بازپس گیرند، او هم میتواند پناهجویان را از سایر نقاط قاره خارج کند. اما مشکل این طرح این است که انتظار دارد اتحادیه اروپا به نوعی با بریتانیا بر سر مسأله مهاجران به توافق برسد؛ و این در حالی است اتحادیه اروپا حتی در حل و فصل مسئله مهاجران در بین اعضای خود ناتوان مانده است! او چگونه چنین انتظاری از اتحادیه اروپا دارد؟!
آنچه استارمر پیشنهاد میکند این است که سیستم پناهندگی اروپا در عمل چگونه باید کار کند. پناهجویان باید موظف باشند که در اولین کشور امنی که در آن فرود میآیند، تقاضای پناهندگی خود را مطرح کنند؛ و کسانی هم که بین کشورهای امن سفر میکنند باید به سرعت به اولین کشور امنی که به آن پا گذاشتهاند، بازگردند- و در غیر این صورت مستقیماً به خانه بازگردانده خواهند شد. در بخشی از این معامله نیز آمده که بار رسیدگی به متقاضیان پناهندگی باید به طور عادلانه بین کشورهای مختلف عضو اتحادیه اروپا تقسیم شود.
اما اتحادیه اروپا در ایجاد یک سیستم موثر مهاجرتی شکست خورده است، در نتیجه 7000 مهاجری که تنها در روزهای چهارشنبه و پنجشنبه به جزیره لامپدوزا ایتالیا رسیدند (بیشتر از جمعیت دائمی جزیره که 6000 نفر است) در سراسر اروپا توزیع نمیشوند و ایتالیا قرار است به تنهایی با آنها و مسایلی که با خود میآورند، کنار بیاید. این کشور تاکنون تنها در سال 2023 با ورود 124000 مهاجر مواجه شده است.
در شرایطی که اتحادیه اروپا از سال 2015 یک طرح اسکان مجدد برای درخواستهای پناهندگی را در دستور کار قرار داده، این طرح داوطلبانه است و بسیاری از کشورهای عضو همواره در مواجهه با مسائل و مشکلاتش توپ را به زمین بقیه اعضا انداختهاند. به عنوان مثال، در سال 2022 قبرس میبایست به 22190 درخواست پناهندگی رسیدگی کند- که به معنای 24119 درخواست برای هر میلیون نفر از جمعیت این کشور بود. این در حالی است که مجارستان فقط با 45 درخواست پناهندگی مواجه بوده- که معادل فقط 4.7 به ازای هر یک میلیون نفر از جمعیت مجارستان بود. آمار مجارستان البته شامل پناهندگان اوکراینی نمیشود که بیش از 50000 نفر از آنها از زمان شروع جنگ در سال 2022 درخواست پناهندگی خود را ثبت کردهاند و این در حالی است که بیش از 3.4 میلیون نفر از گذرگاههای مرزی اوکراین وارد مجارستان شدهاند.
حتی کشورهایی نیز که قبلاً به دنبال سهم عادلانهای از مهاجران بودند، نیز، با نوعی بحران مواجه شدهاند. آلمان (ثبت 243,835 درخواست در سال 2022؛ معادل 2,892 برای هر میلیون نفر از جمعیت) هفته گذشته اعلام کرد که توافق خود با ایتالیا را برای پذیرش پناهجویان به حالت تعلیق در میآورد. همزمان دولت بلژیک نیز اعلام کرد که قصد دارد حکم دادگاه عالی خود مبنی بر غیرقانونی بودن سیاست خود مبنی بر رد سرپناه برای مردان جوان مجرد متقاضی پناهندگی را نادیده بگیرد.
به عبارت دیگر، حاکمیت ایتالیا بر لامپدوزا به عنوان نزدیکترین نقطه اتحادیه اروپا به کشور دربوداغان لیبی فقط و فقط از بدشانسی این کشور است. این موضوع در مورد یونان نیز صدق میکند که به خاطر نزدیکی به سواحل ترکیه و قبرس آشکارا اولین نقطه تماس اروپا با مسیر پناهندگان سوری است. این موضوع در شرایطی این کشورها را درگیر کرده که وقتی صحبت از متقاضیان پناهندگی به میان میآید، کشورهای عضو اتحادیه اروپا سریعاً مرزهای خود را با سیم خاردار میبندند- که در این زمینه میتوان به معنای واقعی کلمه مجارستان را مثال آورد که در مسیر مهاجران با عجله دست به ایجاد یک حصار به سبک ترامپ زد تا مانع از ورود مهاجرانی شود که از یونان در حال حرکت به سمت آلمان بودند.
اگر اتحادیه اروپا نمیتواند در مورد موضوع اساسی نحوه برخورد با مهاجران به توافق برسد، پس اصلاً بودن یا نبودنش چه فایدهای دارد؟ در واقع مهاجرت این پتانسیل را دارد که اتحادیه اروپا را از هم بپاشد. زمانی که کشورهای سابقاً مهاجرپذیر مانند آلمان و سوئد شروع به بیتوجهی به مهاجرانی میکنند که به سواحل جنوبی اروپا میرسند، این موضوع بهسرعت تبدیل به سرمشقی برای کشورهای مختلف میشود که هر کدام برای خودشان تصمیم بگیرند. این امر ناچار با واکنش کشورهایی مواجه خواهد شد که به شدت در معرض جریان مهاجران قرار دارند.
ده دوازده سال پیش به نظر میرسید که اتحادیه اروپا به دلیل بحران بدهیهای دولتی سقوط خواهد کرد. اتحادیه اروپا البته تا حد زیادی از آن جان سالم به در برد اما صرفاً بر این اساس نمیتوان روی نجات اتحادیه اروپا از بحران مهاجران نیز شرطبندی کرد.