هفتهنامه نیوزویک در پاسخ به این پرسش- که بعد از ولادیمیر پوتین چه اتفاقی برای روسیه خواهد افتاد؛ پای صحبتهای یکی از مخالفان اصلی و رقبای تبعیدی او نشسته است که میگوید یک ایده مهم برای چنان شرایطی دارد.
به نقل از هفتهنامه نیوزویک؛ استقبال و ستایش میخائیل خودورکوفسکی از حرکت چند ماه پیش یوگنی پریگوژین رهبر فقید گروه مزدوران شبهنظامی واگنر علیه اقتدار ولادیمیر پوتین را به نوعی میتوان کنایهای به دیگر چهرههای اپوزیسیون روسیه قلمداد کرد. بالاخره هر چه باشد، بنیانگذار درگذشته گروه واگنر یک انقلابی کلاسیک و برجسته نبود که بتوان کارها و تصمیماتش را به مثابه سرمشقی به ارزیابی نشست و هیچ انتقادی را متوجهاش ندانست.
با این حال خودورکوفسکی به عنوان یک سرمایهدار تبعیدی مخالف رئیسجمهور روسیه معتقد است کسی که اولین حرکت را برای بیرون آوردن روسیه از باتلاق خودکامگی انجام میدهد، ممکن است ناگهان از گوشهای که کسی انتظارش را ندارد، سر بیرون آورده باشد.
خودورکوفسکی درباره تسلط رئیس گروه واگنر بر تأسیسات نظامی روستوف و حرکت نیروهای او به سوی مسکو به نیوزویک میگوید: «کاری که پریگوژین انجام داد با این که ماجراجویانه بود، اما انقلابی نبود».
این- یعنی انقلاب در روسیه و پیامدهای دشوار آن- چیزی است که خودورکوفسکی در کتاب «چگونه یک اژدها را بکشیم» که به تازگی منتشر شده، مورد اشاره و بررسی قرار داده است.
خودورکوفسکی که قبل از صحبت کردن علیه فساد و زندانی شدن به دلیل اتهامات سیاسی ریاست شرکت انرژی یوکوس را بر عهده داشت؛ پس از ده سال زندان در نهایت در سال 2013 مورد عفو پوتین قرار گرفت، ولی با این حال هنوز. همچنان یکی از منتقدان اصلی رژیم ولادیمیر پوتین به شمار میآید.
خودورکوفسکی در گفتوگو با نیوزویک میگوید که در مورد حرکت پریگوژین در تاریخ 24 ژوئن این موضوع قابل توجه است که او با هدف تغییر ساکن اصلی کرملین دست به حرکت به سمت مسکو نزده بود.
او میگوید: «پریگوژین یک ایده کاملا گانگستری داشت و میخواست بر پوتین فشار بیاورد. جز این، او هیچ برنامهای برای تغییر رژیم نداشت».
بعد از مشخص شدن این ماجرا- که بزرگترین چالش پوتین در ۲۳ سال ریاستجمهوریاش بود- خودورکوفسکی در توئیتر سابق نوشت که چگونه باید از پریگوژین که ضربه مهمی به مشروعیت پوتین وارد کرده است، حمایت کرد.
خودورکوفسکی میگوید: «مردم از این ایده که ما نیاز داشتیم به پریگوژین کمک کنیم خودش را به مسکو برساند، بسیار آزرده شدند». به هر حال، عقیده خودورکوفسکی این نبود که پریگوژین میخواهد- و میتواند- روسیه را تصاحب کند، ولی با این حال شورش او را احتمالاً شروع روندی میدانست که میتواند باعث شکاف در قدرت پوتین شده و به دیگر نیروهای مخالف برای پایان دادن به حکومت پوتین انگیزه بدهد.
درس بلاروس
اگر کودتای نافرجام رئیس فقید واگنر نشان داد که تغییر در روسیه چگونه ممکن است روی دهد، مبارزه اپوزیسیون بلاروس با متحد رهبر روسیه الکساندر لوکاشنکو در سال 2020 درس بزرگتری ارائه میدهد.
به طور گسترده تصور میشود که اسویاتلانا سیخانوسکایا و جنبشاش که در انتخابات بلاروس تنها رهبر پس از شوروی را شکست داد، از حمایت اخلاقی غرب برخوردار بود. اما برای خودورکوفسکی یک چیز کلیدی گم شده بود.
خودورکوفسکی میگوید که امید به تغییر زمانی در بلاروس پایان یافت که مخالفان از آزادی زندانیان سیاسی در بازداشتگاه اوکرستینای مینسک دست کشیدند.
او میگوید: «اگر تهدیدی برای جایگزینی قهرآمیز رژیم وجود نداشته باشد، هیچ دیکتاتوری به خواست خود از قدرت خارج نخواهد شد. اگر دیکتاتور فکر کند که میتواند بر دشمنان فایق بیاید، سعی خواهد کرد این کار را بکند، و نتیجه آن خونریزیهای زیاد خواهد بود».
کتاب خودورکوفسکی به دیدگاه کارل مارکس استناد میکند که هرگز نباید در یک قیام «بازی» کرد. پس از شروع باید فرصت را غنیمت شمرد و تا انتها پیش برد.
او میگوید: «این موضوع را در زمان شورش پریگوژین دیدیم. در چنین مواقعی سازمانهای اجرایی باید یک گام به عقب بردارند و فعالترین بخش جامعه نیز باید تلاش کند تا مقاومت واحدهای حامی دولت را که مایل به مخالفت با مردم هستند، بشکنند. در نهایت دولت را باید به جایی رساند که نیروی کافی برای مقاومت در برابر غیرنظامیان را نداشته باشد. لحظهای که دولت بفهمد طرف مقابل نیز منابع دارد، آن وقت تن به مذاکره خواهد داد».
بعد از پوتین؟
آینده روسیه بعد از پوتین بستگی به اقدام سریع این کشور برای تحکیم روسیه جدیدی است که به باور خودورکوفسکی در خطر فوری بازگشت به ریشه تاریخی خود خواهد بود. او تصوراتی را که در این زمینه وجود دارد- که بعد از رفتن مرد بد و ورود مرد خوب همه چیز درست خواهد شد، رد میکند و میگوید که همه چیز هم به سرعت خوب نخواهد شد.
او میگوید: «دو یا سه سال دیگر، آدم خوب به یک آدم بد دیگر تبدیل میشود و آمریکا هم دوباره تبدیل به دشمن میشود و به همان چیزی که بود برمیگردد. در واقع شخصیت ریاستجمهوری در روسیه چیز بسیار خطرناکی است».