نشریه فارینپالیسی در یادداشتی به قلم جف راتکه، رئیس مؤسسه آمریکایی مطالعات آلمان معاصر در دانشگاه جان هاپکینز، با اشاره به تغییر آشکار سیاستها و رفتارهای دولت آلمان بعد از حمله روسیه به اوکراین، این تغییرات را به «انقلاب تصادفی پوتین در آلمان» تعبیر کرده و نوشته که تهاجم روسیه به اوکراین در همین یک هفتهای که از آغازش میگذرد، باعث وارونگی چشمگیر استراتژی کلان برلین شده است.
به گزارش رسانه رانیا، یادداشت فارینپالیسی با اشاره به سنت سیاسی آلمان آغاز میشود- که معمولاً با نوعی محافظهکاری و احتیاط مستمر، تعادل و البته انطباق و تطابق خود با شرایط بیرونی شناخته میشود. البته از نگاه نویسنده یادداشت آلمان همواره این توانایی را دارد که ناظران را شگفتزده کند. اتفاقی که به ادعای یادداشت فارینپالیسی در یک هفته اخیر هم به نوعی شاهد آن بودهایم- و دیدیم که چگونه در واکنش به حمله ناگهانی روسیه به اوکراین، دولت آلمان تمام آنچه را که از نظر سیاسی به آن شناخته میشد کنار گذاشت و سیاستی دیگر برگزید…
جف راتکه در ادامه یادداشت خود توضیحات بیشتری درباره تغییر استراتژی سیاسی آلمان عنوان کرده است:
هفته گذشته، صدراعظم آلمان اولاف شولتز و کابینهاش انقلابی در سیاست خارجی آلمان انجام دادند و تنها در عرض چند روز، تقریبا تمام پیشفرضهای منسوخ رویاهای برلین پس از جنگ سرد را کنار گذاشته و مسیری برای مقابله با روسیه تعیین کردند که مبتنی بر افزایش چشمگیر منابع و نوسازی نیروهای نظامی آلمان خواهد بود.
در سنت آلمان اتفاقات هر روز سیاستهای مختص آن اتفاقات را اقتضا میکند. روز ۲۷ فوریه در جلسه فوقالعاده پارلمان آلمان (که اولین بار در تاریخ آلمان بود که جلسه پارلمان روز یکشنبه برگزار شد) شولتز حمله روسیه به اوکراین را «نقطه عطفی» توصیف کرد که نیازمند تلاش ملی آلمان برای حفظ نظم سیاسی و امنیتی اروپا است. شولتز در این زمینه و به عبارت بهتر برای حفظ نظم سیاسی و امنیتی اروپا از ایجاد یک صندوق ۱۰۰ میلیارد یورویی (۱۱۳ میلیارد دلاری) برای نوسازی ارتش آلمان خبر داد و گفت که آلمان باید از این پس ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای مصارف دفاعی و نظامی خود هزینه کند. دولت آلمان همچنین یک تغییر مهم دیگر در سیاست نظامی خود ایجاد کرده و گفته که برای مقابله با وضعیت حال حاضر منطقه اقدام به ارسال مستقیم تسلیحات و تجهیزات نظامی به اوکراین خواهد کرد.
اینها همه یعنی حمله روسیه به اوکراین، یک شوک بزرگ به آلمان وارد کرده- که به گزارش یورونیوز از زمان پایان جنگ سرد، مدام در حال کاهش قابل توجه شمار نیروهای ارتش خود بوده، تا جایی که شمار نیروهای نظامی این کشور از حدود ۵۰۰ هزار نفر در زمان فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۹۰ میلادی، به ۲۰۰ هزار نفر در حال حاضر رسیده است. به عبارت بهتر کشوری که از زمان پایان حکومت نازیها، سیاستش را به سمت صلحطلبی تغییر داده و حتی در سالهای پیشین حاضر به انجام بسیاری از تعهدات نظامی خود در قبال ناتو نشده و خشم ایالات متحده را برانگیخته بود، حالا با مشاهده رفتار روسیه به ایرادات چنین سیاستی در دنیای امروز پی برده است. تا جایی که فرمانده ارتش آلمان پس از آغاز جنگ در اوکراین، رسما اعتراف کرد که ارتش آلمان «برهنه» است. شولتز هم حمله روسیه به اوکراین را یک نقطه عطف خواند- که کل نظم بوجود آمده پس از جنگ جهانی دوم را تهدید میکند. این مقام دولتی گفت که در این شرایط، وظیفه دنیا از جمله آلمان این است که با تمام توان به اوکراین کمک کند تا بتواند از خود در برابر تجاوز ارتش ولادیمیر پوتین دفاع کند.
شولتز در کنار تاکید بر افزایش بودجه بازسازی ارتش آلمان، بر افزایش مشارکت کشورش در ناتو و انجام تعهدات گسترده این بلوک از جمله حضور بازدارنده در لیتوانی و ارسال سامانههای دفاع هوایی برای کشورهای اروپای شرقی نیز تاکید کرد. او نقش آلمان در ناتو را محوری خواند و به تاکید و صراحت از خریداری هواپیماهای F-35 توسط کشورش دفاع کرد. به گفته صدراعظم مسئولیتها و سیاستهای جدید برلین نه تنها به منزله انحراف از استراتژی و سیاست دفاعی کشورش نیست، بلکه در شرایط حال حاضر اروپا امنیت ملی آلمان را نیز تضمین و تقویت میکند.
بله؛ به نظر میرسد رفتارهای تهاجمی و ماجراجویانه روسیه چندین و چند دهه تابو و حساسیتهای نظامی آلمان را در میان تشویق احزاب و شعارهای بیش از نیم میلیون طرفدار اوکراین در مرکز شهر برلین شست و از بین برد.
این اتفاق که در روز یکشنبه گذشته رخ داد؛ با اتفاقات دیگری نیز همراه بود- که آنها هم ربطی به رفتارهای چند ده ساله برلین نداشتند. مثلا این نکته که یک روز قبل از این که دولت موضع خود را درباره تقویت نظامی آلمان و البته ارسال ۱۰۰۰ سامانه ضد تانک و ۵۰۰ سلاح ضد هوایی استینگر به اوکراین- که تاکنون مخالف طرز فکر آلمان درباره ارسال تجهیزات نظامی به مناطق درگیریهای انسانی و بحرانی بود- عنوان کند، مخالفت خود با کنار گذاشتن بانکهای روسی از سیستم جهانی سوئیفت را نیز کنار گذاشت.
درباره این اقدامات تاریخی و بیسابقه تنها چیزی که میتوان گفت این است که حمله روسیه به اوکراین، سیاستهای دیرینه آلمان را معکوس کرده است. این کشور همچنین محدودیتهای کلیدی کشورهای ثالثی را که تجهیزات آلمانی به اوکراین ارسال میکنند، لغو کرده تا کمکرسانی به اوکراین با سرعت بهتری به انجام رسد. اقداماتی که اگر در کنار این واقعیت قرار گیرند که روسیه یکی از پنج شریک اصلی صادرات و واردات آلمان در خارج از اتحادیه اروپاست، تمام مردم دنیا را به دلیل ترجیح مقاصد انسانی بر منافع اقتصادی تحت تاثیر قرار خواهد داد. اتفاقی که در زمان هجوم پناهجویان سوری نیز رخ داده بود و حالا آلمان برای بار دوم در چند سال اخیر دنیا را متحیر میکند!