پیش‌بینی اکونومیست؛ تجدیدنظر اروپا در آینده انرژی خود و راه‌های فرار از ادامه نزول بازار

هفته‌نامه اکونومیست در مطلبی درباره فرجام وابستگی اروپا به نفت و گاز روسیه و آینده این روند، خوانندگانش را با این پرسش مواجه کرده که آیا مسایل و اتفاقاتی مانند افزایش قیمت نفت و رسیدن آن به بشکه‌ای بیش از ۱۰۰ دلار، بروز انواع و اقسام آشفتگی در بازار گاز و البته تهاجم روسیه به اوکراین و آغاز جنگی گسترده کافی نیست برای این که اروپا به این نتیجه برسد که ضررها و زیان‌های وابستگی به گاز روسیه به منافعش می‌چربد؟!

مقاله اکونومیست با اشاره به ماجراهای مرتبط با الحاق کریمه به روسیه در سال ۲۰۱۴ آغاز می‌شود- که باعث هراس و نگرانی اروپا از احتمال قطع عرضه گاز روسیه توسط ولادیمیر پوتین، و ابراز این نگرانی از زبان دونالد تاسک، نخست‌وزیر وقت لهستان شد- که هشدار داده بود «وابستگی بیش از حد به انرژی روسیه، اروپا را تضعیف خواهد کرد». یک آینده‌نگری عجیب که خیلی زود به نحوی نامنتظره درستی‌اش اثبات شد. به خصوص در هفته‌های اخیر که دنیا شاهد تهاجم تمام‌عیار روسیه به اوکراین و واکنش ضعیف اروپا شده است. ضعفی که گفته می‌شود بیش از هر چیز دیگری حاصل وابستگی قاره سبز به واردات گاز طبیعی از روسیه است، تا جایی که به گزارش نهادهای مالی اروپایی در حدود ۳۸ درصد از سوخت فسیلی مصرفی اروپا از روسیه تامین می‌شود و بیش از نیمی از گاز آلمان را نیز روسیه تامین می‌کند.

به عقیده اکونومیست؛ اما تهاجم ولادیمیر پوتین به اوکراین ممکن است در نهایت باعث بیداری قاره کهن در زمینه آسیب‌های وابستگی انرژی این قاره به روسیه شده باشد. طلیعه‌های این بیداری در همان ۲۲ فوریه، هم‌زمان با آغاز هجوم تانک‌های روسی به داخل اوکراین مشاهده شد- که آلمان اعلام کرد پروژه انتقال گاز نورد استریم ۲ را به حالت تعلیق درمی‌آورد. اقدامی که به گفته صدراعظم آلمان، اولاف شولز، «برای مقابله با وابستگی به یک کشور در زمینه واردات به انجام رسیده است».

نویسنده مقاله عقیده دارد که بعد از آلمان حالا انتظار می‌رود اتحادیه اروپا نیز چنین تصمیم و رویکردی را پی گرفته و گامی بلند در زمینه تضمین استقلال انرژی اروپای غربی برداشته شود- که البته نیازمند تسریع و تشدید ذخیره‌سازی و البته افزایش ذخایر استراتژیک نفت و گاز است و علاوه بر مقابله با روسیه در کوتاه‌مدت، گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر و فناوری‌های پاک را نیز در دراز مدت به دنبال خواهد داشت.

اکونومیست در ادامه نوشته:
این یک تغییر بزرگ در سیاست انرژی اتحادیه اروپا خواهد بود، که قبلاً صرفاً خواهان رقابتی ماندن بازارهای انرژی بود. در چند سال گذشته البته دغدغه‌های آب و هوایی و اقلیمی نیز جایی برای خود در سیاست‌های انرژی اروپا باز کرد. و حالا بعد از بزرگ‌تر شدن تهدید تسلیحاتی پوتین، به گفته ترزا ریبرا معاون نخست‌وزیر اسپانیا، اتحادیه اروپا باید سه هدف عمده مبتنی بر هزینه، دغدغه‌های اقلیمی و البته امنیت را با هم آشتی دهد و دنبال کند.

نویسنده مقاله در ادامه درباره تک تک اهدافی که اتحادیه اروپا در زمینه انرژی دنبال می‌کند، دست به ارزیابی اهداف و رویکردها زده است. از این نظر، اروپا در اولین سرفصل از «سه‌گانه انرژی» پیشرفت واقعی داشته. به عبارت بهتر اروپا با آزادسازی بازارهای انرژی به کاهش قیمت‌ها کمک کرده است. این قاره هم‌چنین در مورد کربن‌زدایی نیز به یک سری دستاوردهای جدی رسیده است. با این حال از بین بردن اتکای اروپا به گاز روسیه بعید نیست نیازمند تاوان ارزشمندی باشد و به عنوان مثال قربانی کردن یک سری اهداف اقلیمی و آب و هوایی را اجتناب‌ناپذیر کند.

ارزیابی هزینه‌های قطع صادرات گاز روسیه به اروپا بخش بعدی مقاله اکونومیست است.
به باور نویسنده این امر در کوتاه‌مدت قابل تحمل خواهد بود. در واقع همان‌طور که اورسولا فون‌درلاین، رئیس کمیسیون انرژی اتحادیه اروپا گفته، این منطقه در زمستان امسال حتی در صورت اختلال کامل در عرضه گاز از روسیه نیز می‌تواند زنده بماند. البته اگر پوتین شیرهای گاز را ببندد، قیمت‌ها بی‌تردید افزایش خواهد یافت. البته اگر وعده‌هایی که ژاپن، قطر، کره جنوبی و سایر متحدان دنیای غرب درباره تدارک گاز مورد نیاز در شرایط اضطراری داده‌اند، عملی نشود.

به گفته اکونومیست؛ در میان‌مدت، اما چشم‌انداز آینده تیره‌تر جلوه می‌کند. یا همان‌طور که نیکوس تسافوس از اندیشکده مطالعات استراتژیک و بین‌المللی تخمین می‌زند اروپا سالانه نیاز به واردات حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب گاز دارد- که ۱۷۵ تا ۲۰۰ میلیارد آن را از روسیه تامین می‌کند و جایگزینی آن پس از سال ۲۰۲۲ بسیار دشوار خواهد بود.

اکونومیست در ادامه نوشته که در طولانی‌مدت نیز به گفته کارشناسان مشکلات زیادی وجود خواهد داشت. شل، غول انرژی بریتانیا در این زمینه پیش‌بینی کرده که در اواسط دهه ۲۰۲۰ شکاف بین عرضه و تقاضای جهانی گاز بیشتر از قبل هم خواهد شد و در این میان اروپا بیش از دیگر مناطق دنیا احساس فشار خواهد کرد.

نویسنده در ادامه درباره دغدغه‌های اقلیمی سیاست‌های انرژی اروپا نیز توضیحاتی داده است. از جمله این که سیاست‌های اقلیمی موسوم به سبز، کمکی در زمینه وابستگی گازی اروپا به روسیه، یا کاهش تبعات و آسیب‌های قطع گاز روسیه نمی‌کنند. در حقیقت، به عقیده اکونومیست اتحادیه اروپا در مورد گاز دچار نوعی اسکیزوفرنی است. یعنی در حالی که کشورهایی مانند آلمان و ایرلند نیروگاه‌های گاز را به عنوان یک مرحله گذار و به عبارتی به عنوان پلی برای رسیدن به آینده‌ای پاک‌تر می‌پذیرند، دیگر کشورهای این قاره، از جمله اسپانیا ظاهرا به دلایل اقلیمی مخالف سبز بودن گاز طبیعی هستند. البته اتحادیه اروپا اخیراً گاز را به عنوان سوخت «انتقال سبز» طبقه‌بندی کرده، اما سیاست مشابه و هماهنگی بین کشورهای منطقه در زمینه گاز وجود ندارد، و همین هم آینده این نوع انرژی را در اروپا مبهم جلوه می‌دهد.

در این میان این که اندیشکده‌های مختلف بر این باورند که اروپا می‌تواند تقریباً به طور کامل مصرف و البته واردات گاز را کنار بگذارد، از معدود نقاط روشن این بحث است. سیمون مولر، کارشناس انرژی تخمین می‌زند که انرژی باد و خورشید تا هشت سال دیگر قادر به تولید ۸۰ درصد از برق مورد نیاز آلمان خواهند بود. لوری میلی‌ویرتا از مرکز تحقیقات انرژی و هوای پاک نیز فکر می‌کند که جایگزین کردن تمام واردات گاز روسیه از اروپا با ظرفیت انرژی‌های تجدیدپذیر، حداقل روی کاغذ امکان‌پذیر است. تا جایی که گفته می‌شود چینی‌ها طبق برنامه قرار است تا سال ۲۰۲۵ بیش از انرژی مورد نیاز اروپا را از طریق انرژی‌های تجدیدپذیر تولید کنند.

اگر این موضوع را در نظر آورید که کشورهای عضو اتحادیه اروپا در مورد منابع انرژی جایگزین نیز مانند گاز عقاید و البته رویکردهای مختلف و حتی متناقضی دارند، دشواری اتخاذ سیاست‌های انرژی هماهنگ در این قاره بیشتر و بهتر آشکار می‌شود. به عنوان مثال، در حالی که آلمان ناوگان هسته‌ای خود را تعطیل کرده، فرانسه و هلند به دنبال توسعه این ناوگان هستند. یا در زمینه ذغال سنگ؛ در حالی که اسپانیا می‌خواهد تا سال ۲۰۳۰، زغال سنگ را به تدریج حذف کند، لهستان هنوز و هم‌چنان بیش از نیمی از انرژی خود را از این کثیف‌ترین سوخت به دست می‌آورد. نویسنده اکونومیست می‌گوید که این رویکرد مغشوش و آشفته یکی از دلایلی است که دستیابی به هدف مشترک حذف گاز روسیه را دشوارتر می‌کند.

مطلب قبلیپیش بینی الجزیره؛ اوضاع روسیه بسیار بدتر از هرج و مرج دهه ۱۹۹۰ خواهد بود!
مطلب بعدیپیش بینی تلگراف؛ پوتین در قدرت باقی خواهد ماند