یادداشت تلگراف که به قلم پاول نوکی و سارا نوکی به رشته تحریر درآمده؛ با اشاره به دشواریهای مردم روسیه در روزگار حال حاضر دنیا آغاز میشود که به احتمال زیاد باعث نارضایتی مردم این کشور از ولادیمیر پوتین خواهد شد. نویسندگان با این حال بر این باورند که این دشواریها نباید امیدواریهای کاذب درباره احتمال سقوط پوتین به وجود آورد.
یادداشتنویسهای تلگراف عقیده دارند که تحت تاثیر جنگی که در دو هفته اخیر آغاز شده و تحریمهایی که دنیا علیه روسیه اعمال کرده، عملا زندگی و رفاه طبقه متوسط روسیه را باید تمامشده دانست و حداقل این که این طبقه دیگر توان سفرهای خارجی یا افزودن به میزان پساندازشان را نخواهند داشت. طبقه کارگر نیز از این پس باید خود را برای یک دوران ریاضت اقتصادی آماده کنند- که با توجه به اجماع جهانی که در زمینه جنگ اقتصادی علیه پوتین به وجود آمده، دشوارتر از حد تصور، شاید چیزی در مایههای ریاضتهای اقتصادی دوران اتحاد جماهیر شوروی باشد. با این حال به عقیده کارشناسان، گروهی که امیدوار به سقوط و سرنگونی سریع ولادیمیر پوتین در اثر این شرایط و تحریمها هستند، در اشتباهاند. شاهد این مدعا حمایت ۷۰ درصدی روسها از جنگ علیه اوکراین است و البته این واقعیت تاریخی- که تکرار اعتراضات و شورشهای مردمی سالهای پایانی پرده آهنین نیازمند سالها زمان برای برانگیختگی مجدد است.
نویسندگان تلگراف در ادامه با اشاره به این که «به گفته تحلیلگران؛ بعید نیست که تحریمهای غربی و دشواریهای اقتصادی و مالی در نهایت برخی از روسها را به پوتین نزدیکتر کند» به شواهدی که در یکی دو هفته اخیر در این مورد مشاهده شده اشاراتی کردهاند. از جمله صحبتهای یک بانکدار دولتی که در گفتگویی رسانهای به فایننشال تایمز گفته: «قبلا حضور در لیست تحریمهای آمریکا نمادی از میهنپرستی بود، ولی حالا دیگر یک نیاز اصلی شده است و اگر کسی در این لیست نباشد باید به او شک کرد». و البته صحبتهای یکی از مقامات ارشد کرملین که عقیده دارد که «الیگارشهای باهوش اینجاست که باید نشان دهند کارها چگونه باید پیش برود».
پروفسور اولگا چیژ، استاد دانشگاه تورنتو و کارشناس خودکامگی سیطره ولادیمیر پوتین بر روسیه را مدیون و مرهون دو گروه از نخبگان میداند. یا به عبارت بهتر به گفته این کارشناس سیاسی «ائتلافی که پیرامون پوتین شکل گرفته، حاصل همنشینی الیگارشها و مردان قدرتمند است. ائتلافی که البته بنا به دلایلی در شرایط حال حاضر روسیه و حتی در شرایطی بسیار بدتر از این نیز دست از حمایت از پوتین برنخواهد داشت. به این دلیل است که تصور کسانی که در انتظار سقوط سریع پوتین هستند، سادهانگارانه به نظر میرسد. به خصوص که در سالهای اخیر ولادیمیر پوتین عملا اپوزیسیون روسیه و کسانی را که به نحوی از بابت آنها احساس خطر میکرد (حتی پولداران مولتیمیلیاردر بازمانده از دوران یلتسین- که توان ایجاد چالش را برای پوتین داشتند) از میان برداشته و حالا الیگارشهای جدیدی که حوالی کرملین هستند، همه برای تداوم جایگاه و ثروتشان خود به پوتین متکی هستند. گروهی که بر خلاف الیگارشیهای یلتسین کمترین قدرت سیاسی ندارند و در کل حوزه عملشان اقتصاد است- و به عبارت بهتر پول روی پول میگذارند تا از مسائل سیاسی دوری کنند و اگر پا از این اصول فراتر گذارند، با تبعید یا حتی بدتر از آن مواجه خواهند شد.
پروفسور اولگا چیژ قدرت پوتین و این اولیگارشها را مربوط و مرتباط با هم میداند و میگوید که «پوتین از این الیگارشها محافظت میکند و اگر دست از حفاظت آنها بردارد، آنها همه چیزشان حتی ثروت و دارایی و البته اعتبارشان را از دست خواهند داد و حتی ممکن است کارشان به دادگاههای فساد مالی و زندان بکشد. برای همین هم هست که این گروه تا آخرین لحظه حامی پوتین هستند. اگر این گروه را در کنار مردان قدرتمند پوتین یا رهبران بازمانده از دوران شوروی که اغلب به عنوان مامور امنیتی فعالیت داشتند، قرار دهیم، راز ماندگاری پوتین را در قدرت درک خواهیم کرد.