روزنامه گاردین در گزارشی درباره پیامدهای سیاسی و تبعات بینالمللی حمله روسیه به اوکراین؛ با تاکید بر اهمیت روابط شخصی رهبران روسیه و چین، نزدیکی مسکو و پکن و جبهه مشترک این دو پایتخت علیه دنیای غرب را یکی از عواملی عنوان کرده که میتواند فرجام بزرگترین بحران بینالمللی پنجاه- شصت سال اخیر را روشن کند. گاردین در ادامه با اشاره به صحبتهای رهبران چین و روسیه- که از پیوندهای بدون محدودیت خود و کشورهای متبوعشان گفتهاند؛ این پرسش را مطرح میکند که این پیوند بیمحدودیت در عمل به چه معنا میتواند باشد؟
این گزارش که به قلم هلن دیویدسون به رشته تحریر درآمده؛ با اشاره به نزدیکی روزافزون چین و روسیه تحت حکومت شی جینپینگ و ولادیمیر پوتین و دوری فزاینده این دو کشور از غرب آغاز میشود- که نتایج شگفتانگیزی برای تمام دنیا میتواند به دنبال داشته باشد. چنان که تنها دو روز بعد از دیدار شی و پوتین در حاشیه المپیک زمستانی پکن، حمله روسیه به اوکراین اتفاق افتاد- که همزمانی تقریبی آن با صدور بیانیه مشترک دو رهبر که در آن به پیوندهای بدون محدودیت دو کشور اشاره شده و به دنبال آن از غرب خواسته شده بود رویکردهای ایدئولوژیک جنگ سرد را کنار بگذارد، معنادار میتواند باشد. به خصوص که در آن بیانیه به صراحت از مواضع روسیه و چین در قبال اوکراین و تایوان حمایت شده بود- و به این دلیل هم هست که حمله روسیه دو روز بعد از آن به اوکراین سوالات و تردیدهایی را در میان ناظران سیاسی به وجود آورده و بسیاری از کارشناسان این تهاجم همهجانبه را با اطلاع و رضایت چین عنوان کردهاند.
در حقیقت، موضوعی که بعد از مشاهده نزدیکی فزاینده پکن و مسکو برای کارشناسان سیاسی سوالبرانگیز شده، این است که با توجه به همزمانی نسبی دیدار رهبران دو کشور با حمله روسیه به اوکراین، آیا چین از قبل میدانسته که نیروهای نظامی پوتین به اوکراین حمله خواهند کرد؟
به باور برخی از تحلیلگران و مقامات آمریکایی در آگاهی چینیها از برنامههای روسیه تردیدی وجود ندارد. اما این که آیا این کشور از ابعاد و میزان واقعی ماجراجویی پوتین نیز اطلاع داشته، جای تردید دارد. با این حال مقامات پکن موضوع را به طور کامل رد میکنند. به عنوان مثال سفیر چین در آمریکا هر گونه ادعایی درباره اطلاع یا حمایت چین از جنگ روسیه را حاکی از اطلاعات نادرست میداند.
رسانههای نزدیک به پکن به عنوان شاهدی بر مثال عدم حمایت چین از روسیه؛ به درخواستهای مقامات روسی برای حمایت مالی و نظامی و تسلیحاتی از پکن اشاره میکنند که تاکنون پاسخی از سوی چین نداشته است. با این حال رسانههای غربی هشدارهای ایالات متحده را دلیل این مساله میدانند و به یک سری اسناد دیپلماتیک اشاره میکنند که نشان میدهند روسیه فهرستی از تجهیزات مورد نیازش شامل پهپاد، وسایل نقلیه زرهی و موشکهای زمین به هوا را از چین درخواست کرده و پکن نیز در پاسخ از تمایلش به پذیرش این درخواست گفته است.
رایان هاس، کارشناس موسسه بروکینگز و پژوهشگر ویژه امور چین و آسیا در این زمینه عقیده دارد که «پکن برای برقراری روابط نزدیک با روسیه از منطق تخاصم مشترک دو کشور با دنیای غرب بهره میجوید». به عبارت بهتر؛ «از دید پکن؛ همراهی چین با روسیه باعث مقاومت بهتر هر دو کشور در برابر فشار غرب میشود و بدون این همکاری هم چین و هم روسیه در زمینه مقابله با غرب متخاصم تنها خواهند ماند».
با این حال به عقیده رایان هاس؛ «چین و روسیه منافع همسویی ندارند»؛ و به بیانی دیگر «چین به عنوان کشوری در حال رشد در قیاس با روسیه که دارد با روند رو به افولش میجنگد، چیزهای بیشتری برای از دست دادن دارد». ظاهرا دلیل تردید چین برای پذیرش درخواست کمک و حمایت روسیه جز این نبوده است.
اما آیا این تردید در آینده نیز ادامه خواهد داشت؛ یا آنگونه که مقامات آمریکایی نگران هستند، چین در نهایت به روسیه کمکهای نظامی و تسلیحاتی، و حداقل کمکهای مالی و اقتصادی ارائه خواهد کرد؟
بانی گلیسر مدیر برنامه آسیا در صندوق مارشال آلمان رابطه با روسیه را برای چین مهم میداند، با این حال این کشور برای کاستن از تاثیر تحریمهای غرب تا حدی به مسکو کمک خواهد کرد که خودش ناقض تحریمها نشود. این کاری است که چین پیشتر برای کمک به جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی نیز انجام داده است».
به عقیده ون تی سونگ، استاد علوم سیاسی دانشگاه استرالیا نیز احتمال کمک نظامی مستقیم از سوی چین کم است. او میگوید که چین ترجیح میدهد از ثبات بینالمللی محافظت کند. این کشور همچنین خواهان جلوگیری از فروپاشی اقتصاد روسیه است. برای رسیدن به این اهداف- و البته با این پیشفرض که نه روسیه و نه چین به عنوان دولتهای سرکش و یاغی قلمداد نشوند- چین احتمالاَ تا جایی از روسیه حمایت خواهد کرد که نافی تحریمهای بینالمللی نباشد.